نسخهای برای زندگی بهتر
در دنیای انسان همه چیز از فکر او آغاز میشود و فکر سرچشمه تحول و خلق هر پدیدهای توسط اوست. اگر انسانها به دنبال موفقیت، خوشبختی و نشاط در زندگی خود هستند باید بدانند که آدمی تنها در سایه تولید افکار درست، مثبت، خلاق، هدفمند و روحیه آفرین است که میتواند به دستاوردهای عالی برسد و سعادت و خوشبختی را در آغوش بگیرد.
تفاوت بین انسانها تفاوت در نظام باورهای آنان است. در واقع موفقیت، سعادت و ثروت هر کشور را مجموعه باورهای مردم آن کشور تعیین میکنند. باورهای انسان توسط ضمیر ناخودآگاه ساخته میشود و ضمیر ناخودآگاه کامپیوتری است که اطلاعات را از طریق حواس پنجگانه انسان و یا هر رشته فکری او دریافت میکند و با پردازش آنها نظام باورهای انسان را میسازد. اگر انسانها بخواهند تفکر و نظام فکری خود را عوض کنند باید به تغییر در نظام باورهای خود بپردازند. ضمیر ناخودآگاه مثل هر کامپیوتری یک سری ورودی دارد، یک سری خروجی و یک سری پردازشهایی انجام میدهد. ورودیهای آن عبارتست از اطلاعاتی که از طریق حواس پنجگانه دریافت میکند و همچنین هر رشته فکری انسان که مجموعه این 6 کانال ورودی ضمیر ناخودآگاه را در هر لحظه تغذیه میکند. این اطلاعات به صورت پروندههای جداگانه با نشانیهای مشخص در این کامپیوتر بایگانی و ضبط شده و سپس پردازش میشود.
بعد از جمع بندی یک نوع روحیه را شکل میدهد. به طور نمونه هنگامی که شما یک گل زیبا را مشاهده میکنید افزون بر این که این تصویر زیبا در ضمیر خودآگاه شما تاثیر خواهد داشت عین این تصویر به ضمیر ناخودآگاه شما میرود پس از پردازش یک روحیه زیبا در شما میسازد. ضمن اینکه یک باور هم در شما ایجاد میکند که به عنوان مثال چقدر زندگی زیباست. هنگامی که این گونه باور داشته باشید که زندگی در واقع زیباست هم روحیهای مثبت و شاد خواهید داشت و هم این باور در شما امید و حرکت را القا میکند و اندیشههای مثبت در شما به وجود آمده و شما را به کارهای سازنده وا میدارد. در حالی که اگر به جای چنین تصور زیبایی تصویری از یک کودک بیگناه در غزه که توسط صهیونیستها کشته شده را ببینید این تصویر نه تنها در صفحه ذهن شما بایگانی میشود بلکه در همان لحظه پردازش شده و این باور در انسان ایجاد میشود که چقدر انسانها ستمکارند چرا یکدیگر را میکشند و چقدر بیرحم و سخت دلند. حاصل چنین پردازشی روحیهای غمانگیز ایجاد میکند و اندیشه حاصل از این باور اندیشه منفی است که به انسان میگوید چقدر زندگی بی ارزش است. که در نتیجه جز نا امیدی برای او چیزی حاصل نمیشود. به این ترتیب همه اطلاعات که انسان در طول شبانهروز از طریق حواس پنجگانه دریافت میکند، شامل آنچه میبیند، میشنود، میچشد، میبوید، لمس میکند یا هر چه که در هر لحظه میاندیشد همه این عوامل ورودی در ضمیر ناخودآگاه اثر خاصی دارد و در ساختن نظام باورهای او موثر است. انسان پدیدهای است که افزون بر توان استفاده از قدرت فیزیکی و طبیعی خود میتواند از قدرت ماوراء الطبیعه خود نیز استفاده کرده و با اجرای قوانین آن در کار و زندگی به موفقیتهای بزرگتری دست یابد. طی یک حدیث قدسی که امام علی علیهالسلام از قول پیامبر (ص) نقل کردهاند این است که خداوند فرمود: ای بنده من، مرا اطاعت کن تا تو را مثل خود کنم و همانگونه که من هر آنچه را اراده کنم خلق میکنم تو اراده کنی و خلق شود.
این تعبیری است که خدای رحمان از قدرت انسان میکند و مبین این واقعیت است که در این جهان افزون بر قدرتهای موجود بشری قدرتی دیگر است که میتواند انسان را به تواناییهای بیکران برساند و آن ضمیر ناخودآگاه است. ضمیر ناخودآگاه است که فردوسی و شکسپیر را به خلق چنین آثاری رسانده است. ضمیر ناخودآگاه است که حافظ و مولوی را به چنین شاعران عارفی تبدیل کرده است که شما در واژه واژه شعرشان جلوه خدا را میبینید.